هر سال منم عبد عطایت مادر
خوشبخت شدم ذیل دعایت مادر
نوروز که قابلی ندارد بی بی
صد عید، الهی به فدایت مادر
******
من شیعه شدم رها ز هر قید
در دام محبتت شدم صید
مادر به خدا نمی فــروشم
یک لحظه ی روضه ات به صد عید
******
آغشته بهارمان به عطر یاس است
ای شیعه دل صاحبمان حساس است
حرمت بگُذارید اگر فاطمه را
عیدی همه با پسرش عباس است
******
بر شیعه و محب ولایت مبرهن است
محدوده شعور و ارادت معین است
غافل مشو ز اصل خوشی ها که عیدمان
با روضه های حضرت زهرا مزیّن است
وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
فکری برای اینهمه خاکسترت کنی
عُذر مرا ببخش دوایی نداشتم
تا مرهم کبودی چشم ترت کنی
امشب خودم برای تو نان می پزم ولی
با شرط اینکه نذرِ تب پیکرت کنی
مجبور نیستی که برای دلِ علی
یک گوشه ای نشینی و چادر سرت کنی
زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است فکر برای پرت کنی
ای کاش از بقیهی پیراهن حسین
معجر ببافی و به سر دخترت کنی
من ، زینب و حسن ، ... همه ناراحت توایم
وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
علی اکبر لطیفیان